آیا در دو ساعت گذشته دوتا امتحان دادهام؟ بلی.
آیا از در ۲۴ ساعت گذشته ۳ تا امتحان دادهام؟ بلی.
آیا از یکی از این امتحانها راضیام؟ بلی.
آیا از دوتا از این امتحانها راضیام؟ خیر.
آیا امتحانی که همین الان تمام شد بدترین امتحان عمرم بود؟ بلی.
آیا مثل خر ترسیدهام که آخرش نمیتوانم دکترا بگیرم؟ بلی.
آیا من احساس حماقت میکنم؟ بلی.
آیا احساس میکنم باید یکی مرا دار بزند؟ نخیر.
آیا فکر میکنم گندی که به کلاسیک زدم جمع شدنی است؟ بلی.
چطور ممکن است گند کلاسیک را جمع کنم؟ برو با پروفسور حرف بزن. ازش بپرس که اگر برگردی تمام کارخانگی هایی که تا حالا کردی را دوباره انجام بدی، اگر هر هفته کارخانگی را انجام بدی و دو روز پیش از تحویل دادن ازش بپرسی که جوابهایت درست هستند یا نه، اگر هر روز قبل از صنف کتاب را بخوانی، اگر تمام این موارد بالا را در هفتهی امتحان فاینل هم روی دور تند انجام بدی که در فاینل ۱۰۰ بگیری، آیا جمع شدنی است یا نه. وقتی گفت بلی، شروع کن.
آیا واقعا واقعا واقعا واقعا صادقانه و از ته دل فکر میکنم خرابیای به ایییییین ابعاد قابل تعمیر است؟ . است؟؟ قابل تعمیر است؟؟ خیر.
آیا باید سرم را به کوبم به دیوار؟ خیر. actually, maybe.
آیا با این امتحانات رخصتیهای هفتهی آینده از همین حالا برایم زهر مار شدهاند؟ بلی.
آیا این نیز بگذرد؟ بلی. ولی تبعات اعمال ما تا همیش زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهند. هیچ اشتباه کوچکی زندگی کسی را خراب نمیکند. اما قطره قطره دریا شود. برعلاوه، اشتباهات در عرصههای مختلف زندگی اثرات مختلفی دارند. اگر من دو سال بعد امتحانی را خراب کنم مهم نخواهد بود. اما الان مهم است.
آیا جک از عصبانیت امروز با لگد زد به دیوار؟ بلی.
آیا من دیشب گفتم میخواهم لباسهای طاها (my cosmology TA) را به آتش بکشم؟ بلی.
آیا باید مرا دار بزنند که این پروفسور ِنابغهی سختگیر را دوباره گرفتهام؟ خیر.
آیا باید کم کم بروم که کایل چند دقیقهی دیگر میرسد؟ بلی.
آیا دلم میخواهد تایرهای شپیرو (استاد کیهانشناسی/cosmology) را پنچر کنم؟ بلی. بسیار.
آیا دلم میخواهد تایرهای پروفسور داینامیک را پنچر کنم؟ خیر.
چرا؟ چون تقصیر خودم بود. نخواندم.
آیا it is ok?
درباره این سایت